روی لینکهای مورد نظر کلیک کنین...
تصاویری بسیار زیبا...کلیک کنین
درآمدی بررابطه فراکتال وموسیقی وطبیعت اطراف
دریافت.بنر...با کلیـــــــــــــــــــــــــک.
گالری عکس این وبلاگ طراحی شد.عکسای خوشگل که به ایمیلم فرستاده بشه تو این گالری نمایش میدم.
برای دیدن گالری ما همینجا کلیک کنین!
"BOYS" OR "GIRLS" WHO HAS THE HIGHEST IQ???
OUR ENGLISH TEACHER WANTED TO CHOOSE A DIFFERENT TOPIC TO HAVE A LITTLE DISSCUSION, THE MAGIC SENTENCE WAS THIS:::::>BOYS-ARE-SMARTER-THAN-GIRLS.
CAN YOU ACCEPT IT? BOYS ARE MORE INTELLIGENT?
منابع:edudemic.com و runamagnus.com
ادامه مطلب...
در شب هجران مرا پروانه ی وصلی فرست
ورنــــه از دردت جهـــــــــانی رابسوزانم چوشمع
بی جمال عالم آرای تو روزم چون شبســــــــت
باکمال عشق تو درعیـــــــن نقصــــــــــانم چوشمع
کوه صبرم نرم شــــــد چون موم دردست غمت
تادر آب وآتش عشقت گـــــــدازانم چوشمــــــع
سکوت دردی است سوزناک؛سکوت در تلاطم بی پایان فردا قلبت رابه آتش میکشد.پس سکوت کن تاآیندگان از خاکستر بسترت زندگی رابنویسند...
خنده ای کو که به دل انگیزم؟
قطره ای کو که به دریا ریزم؟
صخره ای کو که بدان آویزم؟
مثل اینست که شب نمناک است.
دیگران راهم غم هست به دل
غم من لیک غمی غمناک است!
به نامش که فراتراز همه نامهاست...
خدایا
دراین سیه آسمان بی کرانت تک ستاره ای به من ببخش!
وآنقدر عشق؛
که فروزانش کنم
وباابرهای حکمتت برآن سایه بینداز که فروغش رابر هرکس نمایان نکند.
خدایا
به پاهای کوچک وناتوانم قدرتی بده؛
که صحراهای سوزان رادرپی خداوند ستاره ام درنَور ببینم
وفریب سراب های شیاطین رانخورم.
خدایا
به دستان ناچیزم بیاموز
که چگونه درتنهایی روزهای سخت بی آبی
صحرا راحفرکنند
و
درطلب آب در هرخانه ای رانکوبند.
خدایا
نشانه هایی برایم بفرست
که گر قریب منزل یار سرگردان شدم
راه رابه بیراهه نکشانم.
خدایا
به من معرفتی بده
که ستاره ام را درطبقی ازاخلاص تقدیم مهرنگاهش کنم
وگر باآن نگاه ازسختی راه وسرگشتگی پرسید،
باقلبی آکنده از احساس
انگشت به سوی آسمانت ببرم وباندایی محکم بگویم:
ـ...او...ــــــــــ
*مـــــــــــــریم*
این مطلب ازجایی copy نشده ونخواهد شد.
*******************************************
گفتی که زکوی دلت آوازرهین می آید
گفتم که کجابود مراگوش شنیدن جانم
گفتی که دراین دیرخرابات زمان،ناله جغدغمین می آید
گفتم چه شنیدی به ازاین درمـــــــانم
گفتی که چراغ دل من خاموش است
گفتم که بیا شعلـــــــه سوزان دارم
گفتی که چه بود شعله ی سوزان دل غمگینت؟
گفتم که محبت به ازاین وبه ازآن میدانم
گفتی همــــــه سودای دلم عاطل شد
گفتم که بیادر دل من ظاهرشــــــــو
ادامه مطلب...
"In the name of god"
how do you explaine yourself? & can you judge about other people?all the time is it fair?
read this article that i translate it all by myself.i thought it can be valuble.
منابع:کتاب 7عادت نوجوانان موفق
ادامه مطلب...
IN THE NAME OF ALLAH
EUROPE/ FRANCE/ PARIS/ EIFFEL TOWER, NOTRE DAME CHURCH,MUSEUMS & GALLERIES,WALKS ALONG THE CANALS,BEACH SPORTS,WINTER SPORTS IN THE ALPS AND PYRENEES,WALK THROUGH THE PARIS STREETS ARE JUST SOME OF THE ATTRACTIONS THAT DRAW PEOPLE TO FRANCE...
wich country do you prefer to travel?
TSI HOLIDAYS ,منابع: سایت ویکی پدیا
ادامه مطلب...
به نام تک نوازنده گیتارعشق
شبی مجنون نمازش راشکست بی وضو درکوچه لیلانشست
عشق آنشب مست مستش کرده بود فارغ ازجام الستش کرده بود
گفت یارب ازچه خوارم کرده ای؟ برصلیب عشق دارم کرده ای؟
خسته ام زین عشق دلخونم نکن من که مجنونم تو مجنونم نکن
مرد این بازیچه دیگرنیستم این توو لیلای تو من نیستم
گفت:دیوانه لیلایت منم در رگت پنهان وپیدایت منم
سالها باجورلیلی ساختی من کنارت بودمو نشناختی
عشق لیلا دردلت انداختم صد قمارعشق یکجاباختم
کردمت آواره صحرا نشد گفتم عاقل می شوی امانشد
سوختم درحسرت یک یاربت غیر لیلا برنیامد ازلبت
روز وشب اورا صداکردی ولی دیدم امشب بامنی گفتم بلی
حال این لیلا که خوارت کرده بود درس عشقش بیقرارت کرده بود
مرد راهش باش تا شاهت کنم صدچولیلی کشته در راهت کنم
آیا فکر نمیکنی که خدا شب رادر روزو روز رادر شب داخل کندو خورشید وماه رامسخر ساخته که هریک تاوقت معینی گردش کنند؟
ونمیدانید خدا به هرچه می کنید آگاه است؟
قرآن کــریم/سوره لقمان
در درون سینه انسان قطعه گوشتی آویخته است که عجیب ترین اعضای اوست وآن قلب است.
امام عــــــلی (ع)
از هرچه میرود سخن دوست خوشتراست
پیغام آشنا نفس روح پرور است
هرگز وجود حاضر وغایب شنیده ای؟
من درمیان جمع ودلم جای دیگراست
گفتم که عشق رابه صبوری دواکنم
هرروز عشق بیشترو صبرکمتراست
صورت زچشم غایب واخلاق درنظر
دیداردر حجاب ومعانی برابر است
دست ازدامان شب برداشتم
تابیاویزم به گیسوی سحر
خویش راازساحل افکندم درآب
لیک ازژرفای دریا بی خبر...